امام حسین (علیه‏السلام) پیش از امامت


در موضع‏گیری‏های اجتماعی امامان در زمان‏های گوناگون تفاوت آشکار مشاهده می‏شود. به لحاظ این که امامان از جهت روحیه و سجایای اخلاقی در این جهت یکسان می‏باشند، این تفاوت موضع‏گیری‏ها بازگشت به تفاوت جریان‏های اجتماعی دارد.
این پندار باطل است که خاستگاه این تفاوت‏ها بازگشت به روحیات امامان داشته باشد. مثلاً امام حسن (علیه‏السلام) فردی صلح طلب بوده است که با بنی‏امیه مصالحه نموده است! اما امام حسین (علیه‏السلام) فردی ستیزه جو بوده است که در برابر آنان قد برافراشته است! این باور صحیح از اوصاف و موضع‏گیری‏های امامان نمی‏تواند باشد. زیرا جنگ و صلح با بنی‏امیه بازگشت به تفاوت ظرفیت‏ها و شرایط هر زمان دارد. در حقیقت در رابطه با حزب عثمانیه جنگ و صلح دو تاکتیک و دو استراتژی به حساب می‏آیند هیچ کدام نمی‏تواند هدف قرار گیرد.

پاک‏ترین‏ها

به لحاظ اهتمام مقصد انسان و نیز خطرهای که در سر راه رسیدن به مقصد کمین نموده‏اند. راهبران آگاه و مطمئن از هر خطر پذیری بایسته است، تا کاروان انسان‏ها را به جایگاه اصلی است که استقرار در جوار الهی است برساند، الی ربک یومئذ المستقر.(44)قرارگاه همگان در آن روز جوار پروردگار توست. بدون ایمن‏سازی راه و راهنما رسیدن به این مقصد هیچ‏گاه ممکن نخواهد بود. به همین جهت خدای سبحان هم راه را شفاف و تبیین و معرفی نموده است و هم راهبران را که از هر گونه گزند در امان باشند برگزیده و معرفی نموده است. رهبری جامعه از آن مقدار اهتمام بهره‏ور است که خدای سبحان در مورد آن دخالت نموده و شایسته‏ترین افراد را به این امر پایه‏ای برگزیده است. آغازین روز زندگی انسان را در این سرا با زندگی رهبری الهی و مصون از هر خطر شروع نموده است.
با این توضیح علت این که پیامبران باید معصوم از هر گناه و مصون از هر خطا باشند شفاف می‏گردد. زیرا راه بسیار مهم و بدون این دو ویژگی پیمودن آن فراهم نخواهد شد. اگر راهبر خود در معرض لغزش باشد هیچ‏گاه نخواهد توانست کاروان با این عظمت را به مقصد رساند. به همین جهت سخن از حراست و اسکورت انبیا توسط حراست‏های ویژه است، تا رساندن پیام وحی به انسان‏ها از هر خطر مصون. مانند فانه یسلک من بین یدیه و من خلفه رصداً لیعلم آن قد ابلغوا رسالات ربهم.(45)پیامبر را از هر جهت حراست می‏نماید تا وحی و رسالت الهی سالم به گوش مردم برسد. راهبران دینی باید معصوم از هر گناه و مصون از هر خطا باشند در غیر این صورت اطمینان مردم به آنان فراهم نخواهد شد.
پس از بی‏نیازی جامعه از رسول آسمانی با تداوم رسالت رسولان آسمانی نیاز به رهبران الهی با همان ویژگی‏های عصمت بایسته می‏ باشد.
خدای سبحان برای تأمین این هدف بعد از رسول‏الله (صلی الله علیه و آله ) افرادی را به جانشینی حضرت برگزیده است که افزون بر شایستگی‏های دیگر از ویژگی عصمت بهره‏مند می‏ باشند.

هر حرکت اجتماعی در رسیدن به اهداف پیش‏بینی شده مراحلی را سپری می‏نماید. هر مرحله از آن جریان اجتماعی روش و تاکتیک‏های متفاوت را خواهان می‏باشد. در همین راستا بسیاری از روش‏ها از پیش مشخص بوده و تاکتیک‏ها نیز بر اساس همان پیش‏بینی‏ها تصمیم‏گیری می‏شوند. بطور طبیعی برخی از روی‏دادها و چرخش‏ها نیز پیش‏بینی نمی‏شوند و در میان جریان حرکت اجتماعی پدیدار می‏شوند، که تصمیم‏هایی را نیز بدنبال خواهد داشت. رهبری آن حرکت باید در فضاهای متناسب با آن پیش‏آمدها روش‏های متناسب برگرفته تا در برابر خطرها و تهدیدها مقابله نموده و حرکت اجتماعی خویش را از تنگناها عبور داده به ثمر رساند.
نهضت امام حسین (علیه‏السلام) یک جریان بزرگ اجتماعی است که در تداوم حرکت‏های و جریان‏های همگون خود همانند حرکت رهبران الهی پیش از خود پدیدار شده است. نهضت امام حسین (علیه‏السلام) بسیج تشکل همسوی اهل بیت و ساماندهی این جریان بزرگ اجتماعی علیه حاکمیت بنی‏امیه و حزب عثمانیه و به عهده گرفتن رهبری جامعه می‏باشد تا از این طریق به اهداف بزرگ استقرار دین الهی و اصلاحات اجتماعی دستیازی نماید.

هبری جامعه

در گفتار امام انگیزهای نهضت به طور شفاف عنوان شده است که رهبری جامعه یکی از اهداف می‏باشد. امام (علیه‏السلام) در پاسخ مردم کوفه این گونه می‏نگارد: من منظور شما را که نگاشتید ما رهبری نداریم به نیکی متوجه شدم، در این فرصت مسلم پسر عمویم که فردی زیرک و امین می‏باشد برای بررسی اوضاع به سوی شما گسیل می‏نمایم... وآن کسی شایستگی رهبری را دارد که بر اساس کتاب خدا رفتار نماید و عدالت را مستقر سازد و حق محور باشد و هوای نفس خویش را مهار کرده باشد.(203)
در این گفتار ضمن بیان اهداف که استقرار دین الهی و استقرار عدالت اجتماعی است، راه رسیدن به این اهداف را نیز توجه می‏دهد که استقرار رهبری شایسته راه رسیدن به این اهداف می‏باشد.
و نیز در نامه خویش به سران بصره سخن از رهبری خویش و جانشینی خود نسبت به رسول‏الله (صلی الله علیه و آله ) دارد: ما که اهل بیت رسول‏الله (صلی الله علیه و آله ) و وارث وی هستیم و بر جانشینی ما وصیت نموده است، و از همه سزاوارتر به جانشینی وی هستیم، وکنا اهله واولیاءه واوصیاءه وورثته واحق الناس بمقامه فی الناس.در پایان نامه هم می‏نگارد اگر از رهبری ما پیروی نمایید به سعادت رشد و تعالی دست خواهید یافت، وان سمعتموا قولی واطیعوا امری اهدیکم سبیل الرشاد.(204)که راه استقرار دین و زندگی تؤم با سعادت و رشد و بالندگی استقرار رهبری شایسته می‏باشد.
هنگام بر خورد با سپاه حر بعد از نماز عصر: نحن اهل بیت محمد و اولی بولایه هذا الامر علیکم من هولاء المدعین ما لیس لم و السائرین فیکم بالجور و العدوان.(205)ما اهل بیت شایسته‏ترین برای منصب رهبری می‏باشیم به اینان که مدعی هستند و با ستم و تجاوز در بین مردم رفتار می‏کنند در این گفتار امام سخن از رهبری جامعه می‏باشد.